فال حافظ روزانه پنجشنبه 12 مهر 1403 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 268
گلعذاري ز گلستان جهان ما را بس ، زين چمن سايه آن سرو روان ما را بس من و همصحبتي اهل ريا دورم باد ، از گرانان جهان رطل گران ما را بس قصر فردوس به پاداش عمل مي بخشند ، ما که رنديم و گدا دير مغان ما را بس بنشين بر لب جوي و گذر عمر ببين ، کاين اشارت ز جهان گذران ما را بس نقد بازار جهان بنگر و آزار جهان ، گر شما را نه بس اين سود و زيان ما را بس يار با ماست چه حاجت که زيادت طلبيم ، دولت صحبت آن مونس جان ما را بس از در خويش خدا را به بهشتم مفرست ، که سر کوي تو از کون و مکان ما را بس
حافظ از مشرب قسمت گله ناانصافيست
،
طبع چون آب و غزل هاي روان ما را بس
تعبیر:
بیهوده زندگی خود را در طلب آرزوهای نا ممکن به مخاطره نینداز. مراقب دوستان ریا کار و حیله گر خود باش تا تو را با وعده های تو خالی نفریبند. به خدا توکل کن و به آنچه داری قانع باش. واقعیات زندگی را درک کن تا به آرامش برسی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 12 مهر 1403 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 493
اي پادشه خوبان داد از غم تنهايي ، دل بي تو به جان آمد وقت است که بازآيي دايم گل اين بستان شاداب نمي ماند ، درياب ضعيفان را در وقت توانايي ديشب گله زلفش با باد همي کردم ، گفتا غلطي بگذر زين فکرت سودايي صد باد صبا اين جا با سلسله مي رقصند ، اين است حريف اي دل تا باد نپيمايي مشتاقي و مهجوري دور از تو چنانم کرد ، کز دست بخواهد شد پاياب شکيبايي يا رب به که شايد گفت اين نکته که در عالم ، رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجايي ساقي چمن گل را بي روي تو رنگي نيست ، شمشاد خرامان کن تا باغ بيارايي اي درد توام درمان در بستر ناکامي ، و اي ياد توام مونس در گوشه تنهايي در دايره قسمت ما نقطه تسليميم ، لطف آن چه تو انديشي حکم آن چه تو فرمايي فکر خود و راي خود در عالم رندي نيست ، کفر است در اين مذهب خودبيني و خودرايي زين دايره مينا خونين جگرم مي ده ، تا حل کنم اين مشکل در ساغر مينايي
حافظ شب هجران شد بوي خوش وصل آمد
،
شاديت مبارک باد اي عاشق شيدايي
تعبیر:
خودپسندی و تکبر را از خود دور کن. آنچه باعث شکست و ناکامی تو می شود بی فکری و غرور است. از افکار بیهوده دست بردار. به آنچه قسمت و نصیب تو است راضی باش و به آنچه که داری قناعت کن. اگر واقع بین و دقیق باشی به آرزوهای خود می رسی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 12 مهر 1403 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 390
افسر سلطان گل پيدا شد از طرف چمن ، مقدمش يا رب مبارک باد بر سرو و سمن خوش به جاي خويشتن بود اين نشست خسروي ، تا نشيند هر کسي اکنون به جاي خويشتن خاتم جم را بشارت ده به حسن خاتمت ، کاسم اعظم کرد از او کوتاه دست اهرمن تا ابد معمور باد اين خانه کز خاک درش ، هر نفس با بوي رحمان مي وزد باد يمن شوکت پور پشنگ و تيغ عالمگير او ، در همه شهنامه ها شد داستان انجمن خنگ چوگاني چرخت رام شد در زير زين ، شهسوارا چون به ميدان آمدي گويي بزن جويبار ملک را آب روان شمشير توست ، تو درخت عدل بنشان بيخ بدخواهان بکن بعد از اين نشکفت اگر با نکهت خلق خوشت ، خيزد از صحراي ايذج نافه مشک ختن گوشه گيران انتظار جلوه خوش مي کنند ، برشکن طرف کلاه و برقع از رخ برفکن مشورت با عقل کردم گفت حافظ مي بنوش ، ساقيا مي ده به قول مستشار موتمن
اي صبا بر ساقي بزم اتابک عرضه دار
،
تا از آن جام زرافشان جرعه اي بخشد به من
تعبیر:
به زودی خبرهای خوشی به تو می رسد و همه چیز رنگ و بوی دیگری می گیرد. دوران ناراحتی به سر می رسد و شاهد مقصود را در آغوش می کشی به شرط آنکه فرصت را غنیمت شماری. اجازه نده مغرضان تو را نا امید کنند.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 12 مهر 1403 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 154
راهي بزن که آهي بر ساز آن توان زد ، شعري بخوان که با او رطل گران توان زد بر آستان جانان گر سر توان نهادن ، گلبانگ سربلندي بر آسمان توان زد قد خميده ما سهلت نمايد اما ، بر چشم دشمنان تير از اين کمان توان زد در خانقه نگنجد اسرار عشقبازي ، جام مي مغانه هم با مغان توان زد درويش را نباشد برگ سراي سلطان ، ماييم و کهنه دلقي کآتش در آن توان زد اهل نظر دو عالم در يک نظر ببازند ، عشق است و داو اول بر نقد جان توان زد گر دولت وصالت خواهد دري گشودن ، سرها بدين تخيل بر آستان توان زد عشق و شباب و رندي مجموعه مراد است ، چون جمع شد معاني گوي بيان توان زد شد رهزن سلامت زلف تو وين عجب نيست ، گر راه زن تو باشي صد کاروان توان زد
حافظ به حق قرآن کز شيد و زرق بازآي
،
باشد که گوي عيشي در اين جهان توان زد
تعبیر:
کبر و غرور و ریا را از خود دور کن. به آرزوهایت خواهی رسید زیرا قدرت و توانایی لازم را داری. فقط باید همت و اراده داشته باشی. در بند مادیات نباش زیرا دائمی و همیشگی نیستند.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 12 مهر 1403 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 270
درد عشقي کشيده ام که مپرس ، زهر هجري چشيده ام که مپرس گشته ام در جهان و آخر کار ، دلبري برگزيده ام که مپرس آن چنان در هواي خاک درش ، مي رود آب ديده ام که مپرس من به گوش خود از دهانش دوش ، سخناني شنيده ام که مپرس سوي من لب چه مي گزي که مگوي ، لب لعلي گزيده ام که مپرس بي تو در کلبه گدايي خويش ، رنج هايي کشيده ام که مپرس
همچو حافظ غريب در ره عشق
،
به مقامي رسيده ام که مپرس
تعبیر:
زندگی در سایه ی مهر و محبت، لذت بخش و دلپذیر است. در دوستی و در زندگی خود بی ریا و صادق باش. مهر و محبت خود را به کسی که علاقمند هستی نشان بده تا در زندگی روز های خوشی داشته باشی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 12 مهر 1403 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 155
اگر روم ز پي اش فتنه ها برانگيزد ، ور از طلب بنشينم به کينه برخيزد و گر به رهگذري يک دم از وفاداري ، چو گرد در پي اش افتم چو باد بگريزد و گر کنم طلب نيم بوسه صد افسوس ، ز حقه دهنش چون شکر فروريزد من آن فريب که در نرگس تو مي بينم ، بس آب روي که با خاک ره برآميزد فراز و شيب بيابان عشق دام بلاست ، کجاست شيردلي کز بلا نپرهيزد تو عمر خواه و صبوري که چرخ شعبده باز ، هزار بازي از اين طرفه تر برانگيزد
بر آستانه تسليم سر بنه حافظ
،
که گر ستيزه کني روزگار بستيزد
تعبیر:
بر سر دو راهی و دو دلی و تردید مانده ای. بدون تفکر و اندیشه شروع به کاری کردن نتیجه ای جز سردرگمی ندارد. با مشورت با دوستان و بزرگان با تجربه و کمی تعمق می توانی بر مشکلات فائق شوی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 12 مهر 1403 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 205
تا ز ميخانه و مي نام و نشان خواهد بود ، سر ما خاک ره پير مغان خواهد بود حلقه پير مغان از ازلم در گوش است ، بر همانيم که بوديم و همان خواهد بود بر سر تربت ما چون گذري همت خواه ، که زيارتگه رندان جهان خواهد بود برو اي زاهد خودبين که ز چشم من و تو ، راز اين پرده نهان است و نهان خواهد بود ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز ، تا دگر خون که از ديده روان خواهد بود چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد ، تا دم صبح قيامت نگران خواهد بود
بخت حافظ گر از اين گونه مدد خواهد کرد
،
زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود
تعبیر:
هیچ کس از آینده ی خود خبر ندارد اما می تواند آن را با درایت و عقل به نفع خود بسازد. در هر کاری صبر و استقامت و امید لازم است تا شاهد مقصود را در بر گیری.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 12 مهر 1403 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 56
دل سراپرده محبت اوست ، ديده آيينه دار طلعت اوست من که سر درنياورم به دو کون ، گردنم زير بار منت اوست تو و طوبي و ما و قامت يار ، فکر هر کس به قدر همت اوست گر من آلوده دامنم چه عجب ، همه عالم گواه عصمت اوست من که باشم در آن حرم که صبا ، پرده دار حريم حرمت اوست بي خيالش مباد منظر چشم ، زان که اين گوشه جاي خلوت اوست هر گل نو که شد چمن آراي ، ز اثر رنگ و بوي صحبت اوست دور مجنون گذشت و نوبت ماست ، هر کسي پنج روز نوبت اوست ملکت عاشقي و گنج طرب ، هر چه دارم ز يمن همت اوست من و دل گر فدا شديم چه باک ، غرض اندر ميان سلامت اوست
فقر ظاهر مبين که حافظ را
،
سينه گنجينه محبت اوست
تعبیر:
دست از طلب بر ندار و از طعنه ی حسودان در هراس نباش. کاری که در پیش گرفته ای درست است و تو را به مقصد می رساند. همت و تلاش موفقیت تو را تضمین می کنند.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 12 مهر 1403 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 319
سال ها پيروي مذهب رندان کردم ، تا به فتوي خرد حرص به زندان کردم من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه ، قطع اين مرحله با مرغ سليمان کردم سايه اي بر دل ريشم فکن اي گنج روان ، که من اين خانه به سوداي تو ويران کردم توبه کردم که نبوسم لب ساقي و کنون ، مي گزم لب که چرا گوش به نادان کردم در خلاف آمد عادت بطلب کام که من ، کسب جمعيت از آن زلف پريشان کردم نقش مستوري و مستي نه به دست من و توست ، آن چه سلطان ازل گفت بکن آن کردم دارم از لطف ازل جنت فردوس طمع ، گر چه درباني ميخانه فراوان کردم اين که پيرانه سرم صحبت يوسف بنواخت ، اجر صبريست که در کلبه احزان کردم صبح خيزي و سلامت طلبي چون حافظ ، هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم
گر به ديوان غزل صدرنشينم چه عجب
،
سال ها بندگي صاحب ديوان کردم
تعبیر:
سعی و تلاش تو نتیجه خواهد داد و سرانجام به مقصود خود خواهی رسید. با دوستان مشورت کن و به سخنان دشمنان گوش فرا نده. دوست و دشمن را بشناس. عقل و تدبیر را در همه جا به کار ببند تا نادم و پشیمان نشوی. خدا را فراموش نکن.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 12 مهر 1403 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 149
دلم جز مهر مه رويان طريقي بر نمي گيرد ، ز هر در مي دهم پندش وليکن در نمي گيرد خدا را اي نصيحتگو حديث ساغر و مي گو ، که نقشي در خيال ما از اين خوشتر نمي گيرد بيا اي ساقي گلرخ بياور باده رنگين ، که فکري در درون ما از اين بهتر نمي گيرد صراحي مي کشم پنهان و مردم دفتر انگارند ، عجب گر آتش اين زرق در دفتر نمي گيرد من اين دلق مرقع را بخواهم سوختن روزي ، که پير مي فروشانش به جامي بر نمي گيرد از آن رو هست ياران را صفاها با مي لعلش ، که غير از راستي نقشي در آن جوهر نمي گيرد سر و چشمي چنين دلکش تو گويي چشم از او بردوز ، برو کاين وعظ بي معني مرا در سر نمي گيرد نصيحتگوي رندان را که با حکم قضا جنگ است ، دلش بس تنگ مي بينم مگر ساغر نمي گيرد ميان گريه مي خندم که چون شمع اندر اين مجلس ، زبان آتشينم هست ليکن در نمي گيرد چه خوش صيد دلم کردي بنازم چشم مستت را ، که کس مرغان وحشي را از اين خوشتر نمي گيرد سخن در احتياج ما و استغناي معشوق است ، چه سود افسونگري اي دل که در دلبر نمي گيرد من آن آيينه را روزي به دست آرم سکندروار ، اگر مي گيرد اين آتش زماني ور نمي گيرد خدا را رحمي اي منعم که درويش سر کويت ، دري ديگر نمي داند رهي ديگر نمي گيرد
بدين شعر تر شيرين ز شاهنشه عجب دارم
،
که سر تا پاي حافظ را چرا در زر نمي گيرد
تعبیر:
ریا و دروغ را رها کن تا اعتماد مردم را جلب کنی. صداقت و درستی را پیشه ی خود ساز تا بهتر به هدف خود دست یابی. دوستان و ناصحان خیراندیش را از خود نرنجان زیرا در هر کار به کمک فکری دیگران احتیاج پیدا می کنی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 12 مهر 1403 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 248
اي صبا نکهتي از کوي فلاني به من آر ، زار و بيمار غمم راحت جاني به من آر قلب بي حاصل ما را بزن اکسير مراد ، يعني از خاک در دوست نشاني به من آر در کمينگاه نظر با دل خويشم جنگ است ، ز ابرو و غمزه او تير و کماني به من آر در غريبي و فراق و غم دل پير شدم ، ساغر مي ز کف تازه جواني به من آر منکران را هم از اين مي دو سه ساغر بچشان ، وگر ايشان نستانند رواني به من آر ساقيا عشرت امروز به فردا مفکن ، يا ز ديوان قضا خط اماني به من آر
دلم از دست بشد دوش چو حافظ مي گفت
،
کاي صبا نکهتي از کوي فلاني به من آر
تعبیر:
غم و اندوهی بر قلبت چنگ انداخته است. از کسی دور شده ای و در انتظار به سر می بری. اما شب های انتظار به پایان می رسد و هر غم و اندوهی به خوشی و خرمی مبدل خواهد شد.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 12 مهر 1403 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 250
روي بنماي و وجود خودم از ياد ببر ، خرمن سوختگان را همه گو باد ببر ما چو داديم دل و ديده به طوفان بلا ، گو بيا سيل غم و خانه ز بنياد ببر زلف چون عنبر خامش که ببويد هيهات ، اي دل خام طمع اين سخن از ياد ببر سينه گو شعله آتشکده فارس بکش ، ديده گو آب رخ دجله بغداد ببر دولت پير مغان باد که باقي سهل است ، ديگري گو برو و نام من از ياد ببر سعي نابرده در اين راه به جايي نرسي ، مزد اگر مي طلبي طاعت استاد ببر روز مرگم نفسي وعده ديدار بده ، وان گهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر دوش مي گفت به مژگان درازت بکشم ، يا رب از خاطرش انديشه بيداد ببر
حافظ انديشه کن از نازکي خاطر يار
،
برو از درگهش اين ناله و فرياد ببر
تعبیر:
بدون سعی و کوشش به جایی نخواهی رسید. هیچ کاری با سهل انگاری و دست روی دست گذاشتن به نتیجه نمی رسد. با دوستان با تجربه مشورت کن. خودخواهی را از وجود خود بیرون کن. غم و غصه ی بیهوده حاصلی جز ناامیدی ندارد.